فصل 95

کتاب: در آغوش دریا / فصل 140

در آغوش دریا

175 فصل

فصل 95

توضیح مختصر

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح خیلی ساده

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

این فصل را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زیبوک» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

متن انگلیسی فصل

joana

9:15 p.m.

Fifteen minutes. Then I would see Florian. I smiled, remembering Eva’s comment that he wasn’t too young for me. I hoped Eva was comfortable on the Hansa.

BANG!

A massive jolt. My head hit the wall. Lights flickered.

Emilia was on the floor.

What was happening?

BANG!

Total blackness. Women screamed.

BANG!

Alarm bells shrilled. The entire maternity ward suddenly tilted toward the front of the ship. Dim emergency lights began to glow.

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.