حرکت پنجم سکانس دوم

مجموعه: کتاب های ساده / کتاب: مکبث / فصل 21

کتاب های ساده

97 کتاب | 1049 فصل

حرکت پنجم سکانس دوم

توضیح مختصر

خان‌ها علیه مکبث متحد شدن.

  • زمان مطالعه 0 دقیقه
  • سطح سخت

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

این فصل را می‌توانید به بهترین شکل و با امکانات عالی در اپلیکیشن «زیبوک» بخوانید

دانلود اپلیکیشن «زیبوک»

فایل صوتی

برای دسترسی به این محتوا بایستی اپلیکیشن زبانشناس را نصب کنید.

ترجمه‌ی فصل

حرکت پنجم سکانس دوم

(منتس، آنگوس، لنوکس و دیگر خا‌ن‌ها - دشمنان مکبث- وارد میشن؛ ارتش‌شون دنبالشون هست) منتس: ارتش انگلیس که توسط مالکوم و مکداف خوب رهبری میشه نزدیکه. میان انتقام بگیرن. صدای طبل‌هاشون به اندازه‌ای بلند هست که زخمی‌ها رو شاد و مردگان رو بیدار کنه.

آنگوس: نزدیک جنگل بیرنام اونها رو می‌بینیم.

منتس: مکبث، ظالم ستمگر چیکار میکنه؟

لنوکس: قلعه‌ی بزرگش، دانسینان، رو تقویت میکنه. بعضی‌ها میگن دیوانه است. بقیه که هنوز ستایشش می‌کنن، میگن خشم شجاعش میکنه. ولی همه موافقن که خیلی زیاده‌روی کرده. تمام کنترلش رو از دست داده.

آنگوس: و حالا قتل‌های پنهانیش همه آشکار شدن. و هر دقیقه مردهای بیشتری علیهش میشن. اونهایی که ازش اطاعت می‌کنن، از روی ترس اطاعت می‌کنن نه از روی عشق. حالا لباس‌های شاهانه‌ای که میپوشه، همه میکشنش پایین. مثل کودکی که لباس‌های غول پوشیده.

منتس: پس وقتی قلب خودش بهش خیانت میکنه، کی تعجب میکنه ترس نشون بده؟

آنگوس: خوب، بیاید حرکت کنیم و از شاهزاده جوان، مالکوم حمایت کنیم. اون سرور به حق ما هست. ما اینجا هستیم تا بیماری کشورمون رو درمان کنیم و این کارو میکنیم.

لنوکس: خوب رو نجات می‌دیم و بد رو می‌بریم. حالا بیاید به بیرنام حرکت کنیم!

متن انگلیسی فصل

ACT FIVE SCENE TWO

Menteith: The English army’s near, led on by Malcolm and the good Macduff. They come to get revenge. Their drums are loud enough to cheer the wounded and to wake the dead.

Angus: Near Birnam Wood we’ll meet them.

Menteith: What is Macbeth, the cruel tyrant, doing?

Lennox: He’s strengthened his great castle, Dunsinane. Some say he’s mad. Others, who still admire him, say anger makes him brave. But all agree that he has gone too far. He has lost all control.

Angus: And now his secret murders are all known. And every minute, more men turn against him. Those who obey him, do so out of fear, not love. Now the kingly clothes he wears all weigh him down. He’s like a child, wearing a giant’s clothes.

Menteith: Who then can be surprised that he shows fear, when his own heart betrays him?

Angus: Well, let’s march on and all give our support to young Prince Malcolm. He’s our rightful lord. We’re here to cure our country’s sickness, and we will.

Lennox: We’ll save the good and cut out all that’s bad. Now let’s march on to Birnam!

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.