سیرک عجایب

مجموعه سیرک عجایب

در رابطه با این مجموعه:

لهجه: بریتیش/ امتیاز: 4.7/ قهرمان اصلی این کتاب، دارن شان، پسری است که به خاطر نجات جان دوستش، زندگی خود را به دست شبحی خونخوار می سپرد. او مجبور می شود خانه و شهرش را ترک کند و زندگی دیگری را از سر بگیرد. در این زندگی جدید، دارن توانایی های تازه ای را به دست می آورد و چنان پر قدرت می شود که هیچ پسری نمی تواند با او رقابت کند. اما ...

این مجموعه شامل 12 کتاب زیر است:

دارن شان شاهزاده اشباح، به دنبال دوستش – هارکات – از درگاهی جادویی می‌گذرد و به دنیایی ناشناخته و هیولایی قدم می‌گذارد. برای کشف هویت هارکات، آن‌ها باید به دریاچه ارواح بروند و نیمه‌ی دیگر وجود آدم کوچولو را در آن آب‌های تیره صید کنند. آیا این سفر بازگشتی دارد؟

دارن شان زمانی مثل همه پسرهای همسن خودش زندگی می‌کرد. اما او برای نجات جان دوستش از مرگ، قبول کرده است که زندگیش را به دست شبحی خونخوار بسپارد. دارن همراه شبح به سیرک عجایب می‌رود و دستیار او می‌شود. بازیگرها و کارکنان عجیب این سیرک او را در جمع خودشان می پذیرند، اما... مرد گرگی، یکی از وحشتناک‌ترین موجودات روی زمین، از قفس آزاد می‌شود و دارن و دوستش را تعقیب می‌کند.

دارن شان پسری است که همه گمان می‌کنند مرده است. اما او دستیار شبحی به نام آقای کریسلی شده و همراه دوستش، ایورا به شهر دیگری رفته است. دارن و دوستش با خبر می‌شوند که جسدهای عجیبی در گوشه و کنار شهر کشف شده است – گویی خون همه اجساد را کشیده بودند. آن‌ها تصور می‌کنند که آقای کریسلی این قربانیان را از پای در آورده است، اما برای کشف حقیقت، خود در تونل‌های زیرزمینی شهر گرفتار می‌شوند.

دارن شان پسری است که همه گمان می‌کنند مرده است. اما او دستیار شبحی به نام آقای کریسلی شده است. دارن و آقای کریسلی راه دشواری را پشت سر می‌گذراند تا خود را به کوهستان اشباح – مقر همه اشباح جهان – برسانند. هر کدام از ساکنان این کوهستان چند صد سال زندگی کرده و همیشه درگیر مبارزه‌ای مرگبار بوده‌اند. آن‌ها می‌خواهند شبح‌واره‌های خون‌آشامی را نابود کنند که سرچشمه همه پلیدی‌ها و شرارت‌ها هستند. اما در این ملاقات حیرت‌انگیز، دارن واقعیت دیگری را نیز درمی‌یابد. او می‌پذیرد که در آزمونی مرگبار شرکت کند.

دارن شان دستیار شبحی به نام آقای کریسلی است. آن دو به کوهستان اشباح رفته‌اند تا دارن به اشباح دیگر معرفی شود. اما در کوهستان، دارن مجبور می‌شود که برای اثبات لیاقت خود، پنج آزمون مرگبار را از سر بگذراند – در غیر این‌صورت، او را به تالار مرگ می‌فرستند! در گیرودار این آزمون‌ها، نیروهایی اهریمنی به کوه می‌آیند و دارن با خیانت و خطرهایی روبه‌رو می‌شود که در مقایسه با آن‌ها مرگ موهبتی بزرگ است.

دارن شان پسری که همه گمان می‌کنند مرده، اما در واقع، دستیار یک شبح شده است، به کوهستان اشباح می‌رود. در کوهستان، او برای اثبات لیاقتش، شرکت در آزمون‌های مرگباری را می‌پذیرد و در چهارمین آزمون شکست می‌خورد. دارن نگران مجازاتی است که برایش درنظر می‌گیرند و در همین زمان متوجه می‌شود که یکی از دوستانش به قبیله اشباح خیانت کرده است. اگر خائن رسوا نشود، قبیله از میان می‌رود و اگر دارن بخواهد دیگران را از این توطئه باخبر کند، باید مجازات شکست در آزمون‌ها – مرگ – را بپذیرد.

دارن شان شاهزاده اشباح، برای انجام ماموریتش کوهستان اشباح را ترک می‌کند که شاید به مرگ او ختم شود. او یکی از برگزیدگانی است که باید به تعقیب ارباب شبح‌واره‌ها برود. اگر او را نابود کند، پیروز است و اگر شکست بخورد، قبیله اشباح را به کام مرگ می‌برد.

دارن شان آزمون‌های دشواری را پشت سر گذاشته و به شاهزادگی قبیله اشباح پذیرفته شده است. اما او اکنون باید با آزمون‌های دیگری مواجه شود که بیشتر به کابوس می‌مانند. بازگشت به مدرسه، پیدا کردن جنایتکاران خون‌آشامی که در تاریکی شب انسان‌های بی‌گناه را می‌کشند، یافتن ارباب شبح‌واره‌ها، و از همه دردناک‌تر، رویارویی دوباره با تلخی‌های گذشته، از جمله این آزمون‌های کابوس مانندند.

دارن شان شاهزاده اشباح به خاطر مردمش باید در مبارزه‌ای خونبار شرکت کند. دشمنان اصلی او، شبح‌واره‌ها با نفرات بیشتر، حیله‌های رذیلانه‌تر و سرکش‌تر از همیشه دست به کار شده‌اند. در این میان، پلیس و مردم وحشت‌زده نیز او و دوستانش را عامل کشتارهای هولناک شهر می‌دانند. چه چیزی در انتظار آن‌هاست – مرگ یا پیروزی؟

دارن شان یک پسربچه مدرسه‌ای معمولی، اما عاشق عنکبوت‌هاست. زندگی دارن واقعا معمولی است تا اینکه او با بهترین دوستش به سیرک عجایب می‌رود و خانم اکتا را می‌بیند. خانم اکتا عنکبوت حیرت‌انگیزی است. اما همین جانور بی‌نظیر دارن را بر سر دوراهی وحشتناکی قرار می‌دهد. دارن می‌تواند دوستش را زا مرگ نجات بدهد، اما برای این کار باید زندگیش را به دست یک شبح بسپارد، آن هم یک شبح خونخوار!

استیو آهسته گفت: «در برابر ارباب سایه‌ها، همه باید نابود شوند. حالا این دنیای من است. دارن» دارن شان به خانه برمی‌گردد و آنجا برایش جهنم می‌شود. سرنوشت قصد نابودی او را دارد و گویی با نابودی او، اختیار همه چیز به دست ارباب تاریکی‌ها می‌افتد. اما این ارباب تاریکی‌ها کیست؟

سرانجام زمان آن رسیده است که دارن با دشمن بزرگ خود، استیو لئوپارد، رو در رو شود. یکی از آن‌ها خواهد مرد. دیگری ارباب سایه‌ها می‌شود – و جهان را به نابودی می کشد. آیا سرنوشت جهان تغییرناپذیر است؟ آیا دارن می‌تواند آینده‌ای دیگر بسازد؟

مشارکت کنندگان در این صفحه

تا کنون فردی در بازسازی این صفحه مشارکت نداشته است.

🖊 شما نیز می‌توانید برای مشارکت در ترجمه‌ی این صفحه یا اصلاح متن انگلیسی، به این لینک مراجعه بفرمایید.